ماجرای قدیمی سرقت دزدان از منزل عادل فردوسی‌پور هفته گذشته بار دیگر خبر ساز و جنجالی شد. اولین خبری که باعث ایجاد حواشی و واکنش زیادی شد و حتی مجری ساکت برنامه جنجالی نود را به جوابگویی وادار کرد، روز 18 دی در روزنامه وطن امروز منتشر شد. متن خبر به این شرح بود:

«دزدان خانه مجری جنجال‌ساز برنامه ۹۰، روز ۲۵ دی‌ماه در دادگاه بعثت محاكمه می شوند. این دزدان كه به ۶۶ خانه دستبرد زده‌اند از خانه عادل فردوسی‌پور، ۲ فرش و تابلوی نفیس، ۴۰ میلیون تومان پول، ۵۰ سكه طلا، ۱۰ هزار یورو و دلار به همراه چندین سرویس برلیان و حلقه‌های طلا به سرقت برده‌اند.
ساعت ۲۰ شامگاه ۹‌دی‌ماه سال۸۷ وقتی عادل فردوسی‌پور و همسرش به خانه‌شان در سعادت‌آباد بازگشتند با دیدن قفل شكسته در ورودی با حیرت داخل آپارتمان اعیانی شدند و خود را در برابر یك سرقت دیدند. ساعتی نگذشته بود كه با تماس این مجری ورزشی، تیمی از ماموران كلانتری ۱۳۴ شهرك غرب پا در خانه وی گذاشتند و در بررسی‌های میدانی ‌پی بردند دزدان با روش توپی‌زنی وقتی عادل فردوسی‌پور و همسرش خارج از خانه بودند داخل آپارتمان شده و به سرقت ۲ تخته فرش نفیس ابریشمی، ۳ تابلو فرش میلیونی به همراه پول میلیونی، جواهرات و ارز دست زده‌اند.
وقتی مجری برنامه ۹۰ در تحقیقات گفت از ساعت ۴ بعدازظهر در خانه نبوده و ساعت ۸ شب با همسرش برگشته‌اند، دادیار سلیمانی از شعبه دوم دادسرای امور جنایی تهران به تیمی از ماموران پایگاه دوم پلیس آگاهی دستور داد تا به ردیابی‌های تخصصی دست بزنند. بررسی‌های اطلاعاتی نشان داد كه این سرقت از سوی شبكه سازمان‌یافته‌ای رخ داده است كه تاكنون سرقت‌های مشابه زیادی با همین روش انجام داده‌اند و تحت تعقیب هستند. هیچ سرنخی از اعضای باند سرقت كه در ساعات شامگاهی و شب‌ها با دیدن چراغ خاموش خانه‌ها و اطمینان از اینكه هیچكس در خانه نیست وارد عمل می‌شدند، در دست نبود تا اینكه از همسایه یكی از مالباخته‌ها ادعا كرد دزدان را در حال فرار دیده است. با راهنمایی‌های این شاهد، چهره فرضی یكی از دزدان به دست پلیس افتاد اما وقتی این تصویر تحت تجسس قرار داده شد و مرد همسایه آلبوم مجرمان حرفه‌ای در سرقت‌های توپی‌زنی را دید، مشخص شد این شاخه نیز بن‌بست خواهد رسید.

راز دزد پولدار
وطن امروز گزارش خود را چنین ادامه داد:
چندماهی از سرقت‌های زنجیره‌ای خانه‌های اعیانی می‌گذشت كه مردی در مراجعه به پلیس ادعای عجیبی كرد. این مرد گفت: «برادرم كه بابك نام دارد و یك كارمند ساده بود همیشه بی‌پولی می‌كشید و با زحمت امورات زندگی‌اش را حل و فصل می‌كرد. از مدتی پیش متوجه شدیم وی پولدار شده است، آخرین بار كه او را دیدیم خودروی سانتافه خریده و گفت كه می‌خواهد با همسرش به اروپا برود و در آنجا زندگی كند. با ناپدید شدن ناگهانی بابك هرچه به وی زنگ زدم جوابی نشنیدم و می‌ترسم قربانی حادثه‌ای شده باشد چرا كه یك شبه پولدار شدنش همه را نگران كرده بود و حالا كه نیست احتمال می‌دهیم كاسه‌ای زیر نیم‌كاسه است و باید كمكش كنیم».
در حالی كه فرضیه‌ای مبنی بر اینكه بابك در یك تسویه‌حساب درون‌گروهی گرفتار شده باشد پیش روی پلیس بود، ماموران با اقدامات اطلاعاتی و مخابراتی همسر بابك را شناسایی كرده و وی را تحت بازجویی قرار دادند. این زن پرده از راز شوهرش برداشت و گفت: «مدتی می‌شد كه فهمیده بودم بابك رئیس یك باند سرقت شده است، وضع مالی‌مان هر روز بهتر می‌شد و من نمی‌توانستم اعتراض كنم تا اینكه شوهرم خواست با پول زیادی كه به دست آورده به اروپا برویم و برای همیشه در آنجا زندگی كنیم اما من مخالفت كردم و همین موجب دلخوری و اختلاف بین ما شد».
با ادعاهای رازگشای این زن، ماموران شوهرش را دستگیر كردند و در حالی كه وی شباهت زیادی به چهره‌نگاری رایانه‌ای داشت، پی بردند بابك با ۳ تن از دوستانش همان دزدان خانه مجری برنامه ۹۰ و ۶۵ خانه دیگر هستند. بابك در بازجویی‌ها گفت: «من، علیرضا، محمود و مهدی در تاریكی شامگاهی در خیابان‌های بالای شهر قدم می‌زدیم و اگر خانه‌ای چراغ‌هایش روشن نبود زنگ آن را می‌زدیم اگر كسی در خانه نبود از همسایه‌های دیگر می‌خواستیم در را باز كنند سپس یكی از ما وظیفه دیدبانی داشت، بقیه با روش توپی‌زنی داخل خانه شده و هر چیز كم‌حجم و ارزشمندی را به سرقت می‌بردیم». وی افزود: «یك بار در سرقتی وقتی وارد خانه‌ای شدیم، پی بردیم آنجا متعلق به عادل فردوسی‌پور است، پول، طلا و فرش‌های زیادی نیز داشت كه همه را دزدیدیم و طبق قرارمان همه پول‌ها و اشیا به صورت مساوی بین ما تقسیم می‌شدند، می‌خواستم دیگر سرقتی نكرده و با پول‌هایی كه داشتم با همسرم به اروپا رفته و زندگی مرفهی داشته باشم».

موضع‌گیری روزنامه وطن امروز، پیش از برنامه نود

اما ماجرا فقط به خبر سرقت منزل عادل فردوسی‌پور محدود نمی شد. وطن امروز روزنامه مهرداد بذرپاش معاون معزول رئیس جمهور روز 29 آذرماه امسال و پیش از پخش یکی از برنامه‌های 90 در صفحه نخستش به فردوسی‌پور به‌شدت حمله کرده و نوشته بود:
«بار دیگر برنامه 90 حاشیه‌ساز شده و بخشی از اخبار رسانه‌های ورزشی را به خود اختصاص داده است. درباره جنجال جدید فردوسی‌پور و برنامه‌اش چند نكته‌ به ذهن می‌رسد كه شاید توجه بیشتر مسؤولان رسانه ملی به این نكات بتواند از تخریب بیشتر فضای فوتبال كشور توسط این برنامه جلوگیری كند.

1- جنجال‌سازی و حاشیه‌پردازی، آن هم از نوع زرد و مبتذل آن، رمز حیات 90 است؛ موضوعی كه ظاهرا فردوسی‌پور بیشتر از گذشته به اهمیت آن پی برده است. افزایش مخالفت‌ها و انتقادهای اهالی فوتبال از 90 در یكی، دو سال اخیر و تحریم آن از سوی چهره‌های مطرح فوتبالی و تكراری شدن و عدم نوآوری برنامه در سال‌های گذشته از علل اصلی كاهش توجه و اقبال به برنامه 90بویژه در میان نخبگان فوتبال بوده است و فردوسی‌پور با درك این موضوع به جنجال‌سازی و حاشیه‌پردازی رو آورده تا از این طریق توجه بیشتری به برنامه خود جلب كند. او خوب می‌داند90 بدون جنجال و حاشیه هیچ چیز برای جلب توجه ندارد.

2-متاسفانه تنها چیزی كه در 90 دیده نمی‌شود بحث كارشناسی و مفید به حال فوتبال است. تلاش برای بزرگنمایی نقاط سیاه فوتبال، اصرار بر وجود اختلاف میان اهالی فوتبال و تلاش برای نمایش عمومی این اختلافات بعضا خیالی در رسانه ملی، نمایش صحنه‌های غیراخلاقی و نكات منفی فوتبال (كه بخش كوچك از واقعیت فوتبال ملی ماست)، اعمال نظر شخصی مجری برنامه در مسائل‌ فوتبال كشور و... جایی برای بحث‌های كارشناسی در 90 باقی نمی‌گذارد و اصولا نظر تولیدكننده برنامه نیز همین است كه پرداختن به مسائل‌ اساسی فوتبال و كارشناسی واقعی، موجب كاهش مخاطب آن می‌شود.

شاید برخی مدعی شوند كارشناسی داوری و بخش گفت‌وگوی ویژه در 90 وجود دارد كه باید گفت: كارشناسی صحیح زمانی اتفاق می‌افتد كه نظرات مختلف پیرامون یك موضوع مطرح و ضمن بیان انتقادات، راهكار ارائه‌ شود. اما زمانی كه فردوسی‌پور به عنوان همه‌كاره 90، از قبل نسبت به مسائلی كه مطرح می‌شود موضع مشخص دارد و كارشناسان نیز بر همین مبنا و جهت تایید نظرات وی انتخاب می‌شوند و هرگز در این بحث‌ها عدالت در انتخاب افراد و اختصاص وقت رعایت نمی‌شود و خلاصه! از آنجاكه نتیجه‌ای كه باید از بحث گرفته شود از قبل مشخص است، قطعا نمی‌توان عنوان «كارشناسی» بر موضوعات مطرح شده گذاشت.

3- نكته بسیار مهم دیگر در برنامه 90 این است كه فردوسی‌پور در برنامه 90 یك «دیكتاتوری پنهان» به راه انداخته و بر این اساس افراد یا باید با نظرات وی موافق باشند كه در برنامه به عنوان میهمان یا كارشناس حضور می‌یابند و دوطرف در طول برنامه نظر یكدیگر را تایید می‌كنند و یا اگر فرد، باشگاه یا مجموعه‌ای نظری مخالف وی داشته باشند، یا در خارج از برنامه تلاش می‌شود نظر وی همراه شود یا در غیر این صورت در برنامه مورد تخریب و توهین قرار می‌گیرد. اصولا آنچه در برنامه 90 عنوان «درست و كارشناسی» به خود می‌گیرد چیزی است كه مطابق نظر شخصی مجری برنامه باشد؛ اگرنه هر موضوع دیگری غلط است و باید با آن برخورد تخریبی صورت گیرد.

در مسابقه پیامك هم همین موضوع صادق است. حتی در این بخش نیز با طرح جهت‌دار سوال و پخش مطالب با هدفی خاص و انتخاب پاسخ‌های معنی‌دار تلاش می‌شود ذهن افراد به گزینه‌ای كه مدنظر برنامه است جهت داده شود. در این میان فردوسی‌پور دوستانی رسانه‌ای دارد كه در جمعی ورزشی با هم حضور دارند و در هر ماجرایی كه او در 90 ایجاد می‌كند وظیفه پشتیبانی رسانه‌ای از وی را برعهده می‌گیرند و قبل از پخش برنامه بعدی، یك هفته توپخانه خود را به نفع فردوسی‌پور و به سوی منتقدان او شلیك می‌كنند. نمونه‌های فراوانی از این دست وجود دارد كه می‌تواند مورد توجه مسؤولان صدا و سیما قرار گیرد. خلاصه! هر صدای مخالف فردوسی‌پور در فوتبال كشور باید خاموش شود.

4- مسؤولان صدا و سیما باید توجه داشته باشند كه فردی عادی مثل فردوسی‌پور كه به لطف صدا و سیما و فرصتی كه به وی داده شده (كه اگر این فرصت در اختیار بسیاری از جوانان متعهد و مستعد این مملكت قرار بگیرد افرادی به مراتب قوی‌تر و با اعتقاداتی محكم‌تر در میان آنان یافت می‌شود) تبدیل به چهره‌ای رسانه‌ای شده است، از این فرصت برای اعمال نظرات شخصی خود استفاده می‌كند و توهین‌های چند باره وی به دولت منتخب مردم و مجلس و دیگر نهادها هرگز با تذكر مسؤولان رسانه ملی مواجه نشده و این روند خطرناك تا جایی پیش رفته كه امروز این مجری جوان كه جز 90 هیچ سابقه تحصیلی و كاری در حوزه رسانه ندارد، تبدیل به عنصری شده كه هر از گاهی خوراك تبلیغاتی برای رسانه‌های معاند نظام آماده می‌كند(!) قطعا بررسی اینكه آیا هماهنگی قبلی در این اتفاقات وجود دارد یا نه وظیفه مسؤولان امنیتی است اما حتی اگر این موضوع ناآگاهانه و بر اساس غفلت باشد نیز باید مسؤولان‌ رسانه ملی برای آن فكری بكنند.

انتقاد جدی فردوسی پور از روزنامه بذرپاش: دروغ نوشته اند

عادل فردوسی‌پور معمولاً واکنشی به شایعات و حواشی و انتقادهای مختلفی که درباره خودش و کار و برنامه‌اش می شود، سکوت اختیار می‌کرد، اما این بار دیگر ترجیح داد به حرف بیاید و در مقابل این خبر و حرف و حدیث‌هایش لب به اعتراض باز کرد و گفت: «نمی دانم این آمار و ارقام را از كجا آوردند. خانه اعیانی در سعادت آباد! چطور یك آپارتمان70 متری 10 سال ساخت در پونك باختری شده یك خانه اعیانی با فرش های ابریشمی!»

دقایقی پس از گزارش بازی تیم‌های لیورپول و منچستر یونایتد، عادل فردوسی پور در گفت و گویی با خبرآنلاین از گزارشی كه درباره سرقت از منزلش در روزنامه منتشر شده، انتقاد كرد.روزنامه ای كه مدیر مسئول آن كسی است كه روزگاری در سمت مدیر روابط عمومی سازمان ورزش بارها با عادل فردوسی پور درگیری پیدا كرده بود. بعد از گذشت دو سال از دزدی منزل او، روزنامه وطن امروز گزارشی از اموال سرقتی خانه مجری محبوب نود نوشت كه با یك حساب سرانگشتی رقمی میلیاردی می‌شد! متن گفت‌وگوی فردوسی‌پور به این شرح است:


آقا انگار گزارشگرها خیلی از ما خبرنگاراها پولدار ترند. دزدی كه خانه ات را زده بوده حسابی میلیاردر شده!حالا واقعا قضیه چی بوده؟
راستش نمی دانم این آمار و ارقام را از كجا آوردند. خانه اعیانی در سعادت آباد! چطور یك آپارتمان70 متری 10 سال ساخت در پونك باختری شده یك خانه اعیانی با فرش های ابریشمی! در حالی كه تنها دو تا تخته فرش 3 متری بوده.


چهل میلیون هم انگار پول نقد داشتی و 10000 یورو!
این ادعا صحت ندارد. آخر كدام آدم عاقلی 40 میلیون پول نقد را در خانه نگهداری می كند؟ حدود 1600 دلارو 300 یورو ازحق ماموریتم به چین را دزدیدند.نكته جالب عكس انگشترعجیب و غریب چاپ شده در روزنامه بود كه اصلا وجود خارجی نداشت.


دزدهای خانه ات را كه خیلی وقت بود گرفتند چرا این خبر یك دفعه منتشر شد؟
دزدان خانه را 6 ماه بعد از دزدی بازداشت كردند. راستش من هم ازطریق همین روزنامه از برگزاری دادگاه با خبر شدم و تا الان هم كسی از مسوولان اطلاعی به من نداده است.


راستی آن موقع چیزی كه خیلی در مطبوعات پخش شد ، بحث دزدی لپ تاپت بود.
بله.لپ تاپ شخصی من هم به سرقت رفت كه تا به حال به من برگرداده نشده است.


آیا فكر می كنی هدفی برای نوشتن این گزارش وجود داشته؟
نمی دانم.ولی این حق را برای خود محفوظ می دانم كه پیگیری لازم را انجام دهم.


پس از ماجراهایی که در چند برنامه گذشته در مورد اختلاف و درگیری فردوسی‌پور با یکی از نمایندگان مجلس بر سر انتقال تیم فوتبال نفت تهران به اراک پیش آمد و در پی آن خبر رسید که برنامه نود بدون اطلاع قبلی موقتاً تعطیل شده، حرف و حدیث‌هایی درباره فشار به این چهره مهم و مطرح ورزش و رسانه ایران مطرح شد. فردوسی‌پور قرار بود در برنامه بعدی نود با حضور نمایندگان مجلس، موضوع را بررسی کند و همین‌طور در طول روزهای تعطیلی لیگ برتر به موضوع مهم جام ملت‌ةای اسیا بپردازد. خبر تعطیلی چند هفته‌ای نود و سپس اعزام جواد خیابانی برای پوشش و گزارش بازی‌های تیم ملی ایران به شایعات دامن زد و مسولان تلویزیون هم اعلام کردند جام ملت‌ةای اسیا را فقط در قالب برنامه فوتبال برتر پوشش خواهند داد. باید منتظر ماند و دید سرنوشت این برنامه پربیننده پس از ده سال حضور مداوم روی انتن شبکه سه سیما و همین‌طور وضعیت مجری صریح و منتقدش چه خواهد شد. برای جواب این سوال چند هفته‌ای باید صبر کرد.

منبع : وطن امروز - خبر آنلاین - آینده نیوز- سینمای ما

 

با آغاز فیلم نرگس در صدای و سیمای جمهوری اسلامی و جذابیت زیاد آن پس از گذشت مدتی کوتاه جایگاه خاصی بین خانواده های ایرانی پیدا کرد. شخصیت های این داستان هریک معنایی مجزا برای خود داشتند.

اما در این میان شخصیت "زهره" بعلت نقش آفرینی جالب و چهره ی جذاب طرفداران ویژه خود را یافته بود تا اینکه فیلم مبتذل منتسب به وی انتشار پیدا کرد.

مدتی است فیلم پورنوی منتسب به زهرا امیر ابراهیمی "زهره شوکت" جنجال فراوانی به پا کرده است. در این میان فیلم ها و عکس های زیادی از طریق اینترنت و سی دی بین مردم رد و بدل می شود که مربوط به همین داستان است.

روزهای ابتدایی کمتر کسی فکر می کرد که تصاویر و فیلم ها مربوط به این شخص باشد. ولی متاسفانه با اوج گرفتن این داستان در اینترنت و خبرهای ضد و نقیض از گوشه و کنار این شاعبه رنگ و بوی حقیقی تری به خود گرفت.

اخباری که در سایت هایی مانند هفت روز و شهروند مبنی بر مصاحبه با امیر ابراهیمی و جعلی خواندن فیلم از سوی او منتشر گردیده هنوز صحتش به تایید هیچ خبرگزاری رسمی نرسیده است. در این سایت ها به نقل از وی گفته شده بود که او ضمن تکذیب و جعلی خواندن این فیلم تاکید نموده از منتشر دهندگان آن شکایت کرده است!

این تصویر در فیلم مذکور ، تصویری است که بیشترین شباهت را با زهرا امیر ابراهیمی دارد.

پس از چند روز شایع شد امیر ابراهیمی خود کشی کرده است.

جام جم اینگونه مساله را بازگو می کند:

ابتدا گفته شد این مساله صحت ندارد...

محمد تورنگ رئیس مرکز اطلاع‌رسانی نیروی انتظامی تهران بزرگ در گفت‌وگو با فارس گفتن خبر افزود: این هنر‌پیشه زن هم‌اکنون در سلامت کامل است و خبر خودکشی او هنگام بازجویی ماموران صحت ندارد.

سپس برخی خبرگزاری ها از خود کشی نا فرجام وی خبر دادند!

بنا بر به گزارش خبرنگار اجتماعی فارس، از سوی منابع غیر رسمی ، یکی از هنرپیشه‌های زن سریال نرگس صبح دیروز هنگام تحقیق ماموران اقدام به خودکشی کرده است که بلافاصله به بیمارستانی در شمال تهران منتقل شده است.

روز 10 آبان خبر دیگری بر روی تلکس ها مخابره شد!

جسد منتسب به زهرا امیرابراهیمی در پزشکی قانونی تهران!

به گزارش عصرایران- جسد یک زن که گفته می شود "زهرا امیرابراهیمی" بازیگر نقش "زهره" در سریال "نرگس" است صبح امروز به پزشکی قانونی تهران منتقل شد.

یک منبع مطلع در پزشکی قانونی با اعلام این مطلب به خبرنگار عصرایران گفت: هم اکنون گروه های تخصصی بر روی علت مرگ این زن در حال تحقیق هستند ولی احتمال قوی آن است که وی شب گذشته (9 آبان) خودکشی کرده است.

این منبع مطلع همچنین به خبرنگار ما گفت: البته، هنوز دقیقا معلوم نیست که جسدی که به پزشکی قانونی منتقل شده، امیرابراهیمی است یا خیر و حتی امکان دارد، جسد متعلق به فردی باشد که شبیه او بوده و در آن فیلم غیراخلاقی ایفای نقش کرده است.

یک مقام آگاه در این باره گفت: امیر ابراهیمی خودکشی کرده ولی نمرده است.

امروز شنیده می شود...

نیروهای انتظامی بررسی این پرونده را در دستور کار خود قرارداده و زهرا امیرابراهیمی را برای بازجویی فراخوانده اند تا صحت و سقم اننتساب فیلم به وی مشخص شود. توزیع کننده فیلم مذکور فراری شده و پرونده نیز در دست بررسی است!

در حالیکه خبرهای مختلفی همچنان در صدر اخبار مشاهده می شود آیا بهتر نیست ما هم کمی به روی دیگر سکه یعنی زهرا فکر کنیم! اگر ما جای وی بودیم حاضر بودیم اینچنین مورد فشار روحی و روانی بی حد و حصر قرار گیریم؟ بر فرض که بازیگر این فیلم خود او باشد. مگر در آنسوی دنیا بازیگران معروف در فیلم های سینماییشان به بازیگری صحنه های پرنو نمی پردازند؟! آیا اجتماع اینگونه با آنها برخورد می کند؟ در حالیکه نه صحت این فیلم تایید شده و نه فیلمی رسمی بوده.

همچنین بدنیست بدانیم در دین مبین اسلام و دیگر ادیان الهی گناه افترا و یا انتشار اینگونه تصاویر و فیلم ها بیش از عمل انجام شده است. پس بهتر است بیشتر مراقب اعمال خود باشیم.

در انتها برای بازیگر توانمند و آینده دار سینمای ایران آرزوی حیات و برونرفت از مشکلاتش را داریم.

به گزارش خبرنگار سایت پزشکان بدون مرز ، پژوهشگران در انگلیس با بررسی دختر ۱۲ ساله‌ای که به تازگی به بیماری راشیتیسم مبتلا شده است، دریافتند علت آن، استفاده بیش از اندازه از کرم‌های ضد آفتاب با اس پی اف SPF بالا است.

این برنامه راه حل مناسبی است برای  یک مدیریت و ویرایشی قوی  بر روی فایل های Mp3 خود.